حرف ربط کلمهای است که گاهی دو یا چند کلمه، عبارت و یا چند جمله را به هم پیوند میزند و آنها را همنقش (همپایه) میکند. گاهی نیز جملهای را به جمله دیگر میپیوندد و دومی را به اولی وابسته میکند. حرف ربط، در کنار حرف اضافه و حرف نشانه، یکی از انواع حرف در دستور زبان فارسی است.
حروف ربط پرکاربرد فارسی
حروف ربط پرکاربرد در زبان فارسی:
- و
- یا
- تا
- اگر
- که
- ولی
- اگرچه
- بلکه
- پس
مثال:
دفترم را از کیفم در آوردم و شروع به نوشتن کردم.
حروف ربط از نظر ساختمان به دو گروه مرکب و ساده تقسیم میشوند:
حرف ربط مرکب
مجموعهای از دو یا چند واژه یا پیوند است که معمولاً یکی از آنها حرف ربط یا حرف اضافه ساده است. حرف ربط مرکب در بسیاری موارد از جمله یا عبارت پیرو، قید میسازند.
بالعکس، ولو، به جز، سپس، از این گذشته، همچنین، چون که، چندان که، زیرا که، همان که، بلکه، چنانچه، تا این که، تا آن که، آنگاه که، از آنجا که، از این رو، از بس، از بهر آن که، اکنون که، اگرچه، اگر، مگر این که، با این حال، با این که، با وجود این، بس که، به شرط آن که
همین که کاغذ و قلم را از روی میز برداشتم، شروع به نوشتن کردم.
همین که در اینجا علاوه بر نقش ربطی که در جمله دارد، جانشین قید زمان هم هست، چراکه میتوان این جمله را این گونه نیز نوشت:
کاغذ و قلم را از روی میز برداشتم و در همان لحظه شروع به نوشتن کردم.
حرف ربط ساختار دیگری نیز دارد به نام حرف ربط مزدوج یا گسسته ربطی که دارای مفهوم تساوی است؛ مانند کلماتی مانند خواه، چه، یا، نه، هم در جملههای زیر:
خواه خوشت بیاید خواه بدت، من میروم.
چه بخواهی چه نخواهی، من ماندنی شدم.
یا تهران یا مشهد، یکی را برای رفتن انتخاب کن.
نه پولت را میخواهم نه دردسرت را.
هم فال بود و هم تماشا.
حرفهای ربط ساده
ساختمان این حروف را نمیتوان به اجزای کوچکتر تقسیم کرد.
و، یا، پس، اگر، نه، را، چون، چه، تا، اما، باری، خواه، زیرا، که، لیکن، نیز، ولی، هم
کاربرد حروف ربط
حروف ربط مانند حروف اضافه، معنای مستقلی ندارند؛ اما هر کدام از آنها به مفاهیم خاصی اشاره میکنند.
اما
در معنی ولیک و ولیکن به کار می رود.
اگرچه به ظاهر امر، ناکامی مداومی هم داشته اما برد اصلی با او بوده است.
اگر
در معنی چنانچه و برای شرط به کار میرود.
در خانه اگر کس است یک حرف بس است.
ولی
برای استدراک و بازیافت در معنیِ اما و لیکن به کار میرود:
از این که نمیتوانست حروف ماشین شده تلگراف را بخواند، باز غصهاش شده بود ولی این غصهاش را زود فراموش کرد.
یا
همراه با دو جمله که به شرط تأویل میشود
یا بنشین یا برو.
برای تسویه و تخییر
یعنی وقتی که دو یا چند امر با هم مساوی باشند و قرار بر اختیار یکی از آنها باشد.
یک التهاب درونی او را ناراحت میکند و ترسی و خواهشی یا وحشت و هراسی یا تمنا و آرزویی او را در جذبه مخصوص خود فرو میبرد.
ولو (و + لو)
در معنی اگرچه و گرچه به کار میرود.
تکلیف فرزندان خود را چنان دیدم که ولو خطر جانی هم در میان باشد…
هم
در معنی نیز
ناراحت میشد و خودش هم نمیفهمید چرا.
برای اثبات و تاکید در دو جمله و تکرار با فاصله
مار گزیده هم از مشروطه میترسد و هم از استبداد.
که
که وقتی حرف ربط است که در جمله پیرو بیاید و آن را به جمله پایه پیوند بزند. در این صورت آن را حرف ربط وابستهساز (پیوند وابستهساز) مینامند. حرف که در این مورد، موصول نیز نامیده شده است.
مردی که دیدی، عموی من است.
که وقتی دو جمله را به هم پیوند دهد، برای تعلیل علت آوردن یا تفسیر و توضیح یا جز آن به کار میرود.
هیچ روزی تمرین خود را عقب نینداز که تایپ ده انگشتی راهی است برای حرفهای شدن.
لیکن
برای استدراک و بازیافت به معنی اما به کار میرود. صورتهای دیگر این حرف لیک، ولکن، ولیکن، لکن، ولی هستند.
گفتی جسم او را در گوری مدفون ساختهاند، ولیکن گورها هرگز نتوانستهاند فکرها را در خود مدفون سازند.
چون
تنها در معنای هرگاه و اگر به عنوان حرف ربط است و برای بیان علت و سبب به معنی به علت این که، به جهت این که به کار میرود.
چون شما گفتی، من هم میآیم.
تا
وقتی به عنوان حرف ربط شناخته میشود که برای بیان غایت و به معنی تا وقتی که، تا زمانی که باشد و در غیر این صورت، حرف اضافه خواهد بود.
تا با من آشتی نکنی، نمیزارم از خانه بیرون بروی. (حرف ربط)
از اینجا تا مشهد کلی راه است. (حرف اضافه)
به معنی همینکه
تا مطالب تایپو را مطالعه کردم ،در تایپ پیشرفت کردم.
در آغاز جمله پیرو، برای بیان نتیجه
نام نیک رفتگان ضایع مکن
تا بماند نام نیکت پایدار
چه
وقتی که دو جمله را به هم پیوند دهد و به معنی زیرا باشد، حرف ربط است و چه تعلیل نامیده میشود. این حرف ربط، اگر به معنی خواه باشد چه تسویه نامیده میشود که معمولاً تکرار میشود.
ارسطو افراد را اصل میداند، چه هیات اجتماعیه … بدون سعادت چگونه سعید تواند بود.
چون
تنها در معنای هرگاه و اگر به عنوان حرف ربط است و برای بیان علت و سبب به معنی به علت این که، به جهت این که به کار میرود.
چون شما گفتی، من هم میآیم.
مهمترین خطاهای رایج استفاده از حروف ربط
آنچه که
آنچه یعنی «آن چیزی که» و آوردنِ که با آن زائد است.
آنچه باعث تعجب است، زیاد حرف زدن اوست.
استفاده از دو حرف ربط در جملههای مرکب
این نوع کاربرد حشو به حساب میرود.
نادرست: با آن که چرخه تولید در این کارخانه اندکی کند است، اما کیفیت کالا برتر است.
درست: با آن که چرخه تولید در این کارخانه اندکی کند است، کیفیت کالا برتر است.
که زائد
که موصولی زمانی به کار میرود که بخواهیم دو جمله را به هم متصل کنیم. هر گاه که را حذف کنیم و خللی در جمله ایجاد نشود، مشخص است که زائد است.
نادرست: ممکن است که لازم شود، با هم گفتگو کنیم.
درست: ممکن است لازم شود، با هم گفتگو کنیم.
تغییر جای اما در جمله
اما در جملههای مرکب در آغاز جمله پیرو میآید و در موارد استثنایی مثل شعر، ممکن است جایش تغییر کند.
نادرست: وی با مردم سخن گفت و بسیاری از مردم اما از او استقبال نکردند.
درست: وی با مردم سخن گفت؛ اما بسیاری از مردم از او استقبال نکردند.
تفاوت حرف ربط و حرف اضافه
حرف اضافه و حرف ربط شباهتها و تفاوتهایی دارند. وجه اشتراک حرف ربط و حرف اضافه در این است که هر دو برای ارتباط بین کلمات یا جملهوارهها یا گروهها بهکار میروند.
مثال:
کار و کوشش (ربط با حرف ربط)
کار در مدرسه (ربط با حرف اضافه)
رابطهای که حرف اضافه ایجاد میکند، رابطه وابستگی است؛ اما حرف ربط همپایهساز رابطه همسانی ایجاد میکند. البته حرف ربط وابستهساز با حرف اضافه کارکردهای مشترکی دارد و با اندکی تأویل گاهی میتوانند به جای هم به کار روند.
حرف اضافه تنها بین کلمات و گروهها رابطه برقرار میکند، در حالی که حرف ربط هم کلمات، هم عبارات و هم جملهها پیوند برقرار میکند.
او به دانشگاه رفت تا تحصیل کند (وابستگی با حرف ربط وابستهساز)
او برای تحصیل به دانشگاه رفت (وابستگی با حرف اضافه)
تا وقتی که من آمدم لیلا تا وقتی که من آمدم (وابستگی با حرف مرکب وابستهساز)
لیلا تا آمدن من آنجا ماند (وابستگی با حرف اضافه)