«مُسنَد» در لغت به معنی «اِسناد داده شده» و «نسبت داده شده» است. همچنین، «مُسنَدٌ اِلَیه» به معنی «اِسناد داده شده به او» است. بنابراین، میتوان چنین گفت که «مسند» را با کمک «فعل اسنادی» به «مسند الیه» نسبت میدهیم.
مسند کلمه یا گروهی از کلمات (اسم، ویژگی، صفت، حالت یا تعلق) را به نهاد یا همان مسند الیه نسبت میدهد.» همچنین، برای مسند الیه چنین تعریفی داریم: «مسند الیه کلمهای است که به آن صفت یا حالتی نسبت داده میشود.
مسندالیه + مسند + فعل ربطی یا اسنادی
فعل ربطی یا اسنادی چیست؟
مسند
افعال اسنادی، کننده کار نیستند، بلکه پذیرنده حالتی هستند که مسند آن را بیان میکند. مسند کلمه یا گروهی از کلمات را در برمیگیرد که پذیرفتن حالت، ویژگی یا صفتی را از طریق فعل اسنادی به مسندالیه نسبت میدهد.
مسند یکی از ارکان اصلی جمله است و آن کلمهای است که مفهوم آن را به مسندالیه نسبت داده باشند.
مسند میتواند گروه اسمی، گروه صفتی، گروه قیدی یا گروه حرف اضافهای باشد.
گروه اسمی: این مرد، پدر من است.
گروه صفتی: شال من، قهوه ای تیره است.
گروه قیدی: قرار ما، فردا صبح است.
گروه حرف اضافهای: برادرم، در مشهد است.
چگونه مسند را تشخیص دهیم؟
اگر قصد تشخیص مسند را داشته باشیم، باید ابتدا مسندی بودن جمله را بررسی کنیم. این کار با توجه به تعریفی که برای فعل اسنادی (ربطی) گفتیم و همچنین ماهیت چنین جملههایی ممکن است. برای آنکه مسند را تشخیص دهیم، معمولاً میتوانیم در کنار فعل اسنادیِ جمله، پرسشهایی را با کلماتی مانند «چطور»، «چگونه» و… بسازیم و به آنها پاسخ دهیم. پاسخ این پرسشها همان است.
او خوشاخلاق است.
او چگونه است؟
پس در اینجا خوشاخلاق در پاسخ سوال بالا مسند جملهمحسوب میشود.
مسندالیه
کسی یا چیزی که مسند یا حالت یا صفت بیان شده را به آن نسبت میدهیم، مسندالیه نام دارد.
آنچه به آن اسناد دهند و بدان منسوب گردانند.
مسندالیه میتواند در شکلهای مختلف زیر به کار رود:
اسم یا گروه اسمی
ضمیر شخصی: او خوشاخلاق است.
ضمیر اشاره: این کثیف است.
صفت اشاره + اسم: این احساس، آزاردهنده است.
مصدر: ماندن سخت است.
اسم مصدر: خنده زیباست.
صفت فاعلی+ ی مصدری: ناتوانی، سخت است.
یکی از حالتهای خاصی که مسندالیه میپذیرد، مسندالیه مفعولی است؛ به این معنا که یک کلمه میتواند نسبت به بخشی از جمله مسندالیه و نسبت به بخش دیگر از آن مفعول واقع شود. اینگونه ترکیب از خواص جمعبندی زبان فارسی است که به آن مسندالیه مفعولی یا مبتدای مفعولی میگویند.
آن را که خدای خوار کرد ارجمند نشود.
«آن را» نسبت به «ارجمند نشود» فاعل و مسندالیه و نسبت به «خوار کرد» مفعول صریح محسوب میشود.
چگونه مسند الیه را تشخیص دهیم؟
مسندالیه در جواب چه کسی، چه چیزی از مجموع مسند و فعل جمله مشخص میشود.
زمستان سرد است.
در اینجا کلمه زمستان در پاسخ سوال مسندالیه جمله محسوب میشود.
مسندالیه ساده و ترکیبی
وقتی مسندالیه متشکل از یک گروه اسمی باشد آن را ساده مینامیم و وقتی از دو یا چند گروه اسمی تشکیل شده باشد آن را ترکیبی مینامیم. مسندالیه میتواند یک گروه اسمی یا بیش از یک از یک گروه اسمی باشد. مسندالیه ترکیبی ممکن است به صورت زنجیری بیاید که در این صورت با پیوندهای یا و و به هم متصل میشوند و یا با عطف بیان (بدون علامت پیوند) درکنار یکدیگر قرار میگیرند.
مسندالیه ساده با یک گروه اسمی: پرونده امر، به دادسرا ارجاع گردید.
مسندالیه ترکیبی، زنجیری با سه گروه اسمی: نخست وزیر، وزیر آبادانی و مسکن و وزیر فرهنگ و هنر در این جلسه شرکت داشتند.
حذف مسندالیه
مسندالیه ممکن است از جمله حذف شود. این اتفاق زمانی روی میدهد که وجود قرینهای (لفظی یا معنوی) به آن دلالت کند تا مخاطب به این طریق بتواند از حذف مسندالیه مطمئن شود.
پیراهن آبی بود؛ آبی آسمانی بود.
در مثال بالا پیراهن در جمله دوم نیز مسندالیه محسوب میشود که به قرینه جمله قبل، حذف شده است.