اسم در زبان فارسی واژهای است که با آن آدمها، حیوانات و اشیا را نامگذاری و مشخص میکنند.
اسمها از نظر دستوری میتوانند نقشهای مختلفی را بپذیرند. در زبان فارسی، برخلاف زبانهایی مانند عربی، فرانسه و … انواع اسم زمان، جنسیت، تعداد و درجه و مرتبه (برتری) را مشخص نمیکند. به تشخیص و مشخص کردن هر یک از انواع اسم تجزیه اسم میگویند.
افراد و آدمها: مرد، زن، خواهر، برادر، رستم، تهمینه، مادر، پدرو …
حیوانات: اسب، مرغ، ماهی، خزنده، مورچه، زاغ و …
اشیا و وسایل: خانه، لانه، جامه، گچ، گوشی و …
کلمات بالا همگی اسم هستند و هریک برای گروهی خاص به کار میروند.
اسم این قابلیت را دارد، به هر چه که دیدنی و قابل اندیشیدن باشد اشاره کند.
بابک، اسب، روشنایی و …
از طرفی هر چه انتزاعی و لمسشدنی نباشد و تنها در درک آدمی بیاید هم با اسم نامگذاری میشود، مانند:
ترس، امید، هراس، دیو و …
نشانههای اسم
اسم یکی از انواع هفتگانه کلام است که مانند دیگر واژهها نشانههایی برای شناسایی دارد.
- صفتهای اشاره این و آن را میتوان در ابتدای آن آورد.
این درخت، این زاغ، آن مرد
- نشانههای نکره را میتوان به پایان اسم اضافه کرد.
مردی، اناری، یک باغ، یک دفتر
- میتوان آن را جمع بست (اغلب اسمها).
خواهرها، معلمان، دستورات
- میتواند صفت و مضاف الیه بگیرد.
- اسم در جمله مستقل از کلمات دیگری مثل نهاد، مفعول، متمم و منادا قرار میگیرد.
حالتها یا نقشهای اسم
نقشهای نحوی اسم یا صفت را، حالت میگویند و منظور از نقش نحوی، وظیفه یا موقعیتی است که کلمه در ساخت جمله به عهده دارد مثل فاعلی و مفعولی.
انواع اسم
مفرد و جمع
اسمها از جمله واژههایی هستند که قابلیت جمع بستهشدن دارند البته نه همه آنها و نه در هر شرایطی. بعضی از اسمها به ویژه اسمهای خاص جمع بسته نمیشوند.
عام و خاص
اسم عام (جنس) اسمی است که بر افراد، جانوران و اشیا دلالت میکند، مانند کلمه زن که بر نوع دلالت میکند و شامل همه زنان میشود.
زن، مرد، پسر، دیوار، نان
اما اسم خاص (علم) اسمی است که بر فرد، حیوان یا چیز مشخصی دلالت کند.
رخش، رستم، محمد، بهارستان
ذات و معنی
اسمهای ذات اسمهایی هستند که در دنیای خارج از ذهن ما وجود دارند و مرئی، ملموس و محسوس هستند.
کتاب، درخت، میز، لپتاپ، ماشین
اما اسمهای معنی اسمهایی هستند که مصداق خارجی ندارند، وجود آنها وابسته به دیگری است و در اصطلاح مفاهیمی انتزاعی هستند.
دیو، پری، خیال، آزادی
معرفه و نکره
اسم اگر برای خواننده شناخته شده و آشنا باشد معرفه و اگر ناشناس و غیرآشنا باشد نکره یا ناشناس مینامند. اسمهای معرفه علامت مشخصی ندارند. اسمهای نکره نیز اسمهایی هستند که معمولا با یک یا ی نکره میآیند و برای شناسایی در جمله به توضیحات جمله بعد احتیاج دارند.
مردی، یک
جامد و مشتق
اسمهایی که با بن فعل ماضی یا مضارع فعل ساخته میشوند مشتق مینامند.
قلم، زن، دختر
اسم آلت
اسمهایی را که به ابزار و ادوات کار اشاره میکنند، اسم آلت نام دارند.
غلطک، ماله، فرغون، دستکش
ساده و مرکب
به اسمهایی که ساختمان آنها از یک جز ساخته شده است و نمیتوان آنها را به یک یا چند جز معنادار تقسیم کرد اسم ساده میگویند؛ اما اگر اسمی از دو یا چند بخش معنادار ترکیب شده باشد مرکب مینامند.
اسمهای ساده: کتاب، کیف، میز
اسمهای مرکب: کتابخانه، دفترخانه، گنجنامه
اسم مصدر
اسم مصدر، کلمهای است که با وجود نداشتن نشانههای مصدر، معنای مصدری دارد. گاهی اسم مصدری از فعل مشتق میشود.
دانش، اندیشه
و گاهی کلمات با پسوند ی، معنای مصدری میگیرند که به آن حاصل مصدر میگویند:
خوبی، بدی، دانایی
اسم مصغر
اسمی که خُردی و کوچکی چیزی را برساند، مصغر مینامند. بعضی اسمها را با چسباندن ک و چه و واو در برخی لهجهها میتوان به اسم مصغر تبدیل کرد.
پسرک، دخترک
اسم صوت
اسم صوت یا نامآوا لفظ مرکبی است که از طبیعت میآید، اصواتی مثل صوت خاص انسان یا حیوان و صداهایی که در رفتار با حیوانات انسان تولید میکند.
کیش کیش، شالاپ شلوپ، چلپ و چلوپ