متمم واژه‌ای عربی و در فرهنگ لغت به معنی آنچه باعث تکمیل و تمام شدن چیز دیگر باشد؛ تمام‌کننده؛ کامل‌کننده است.

کاربرد متمم

متمم در جمله معنای فعل را کامل می‌کند و با پیوستن به قید، اسم و صفت، نقش آنها را می‌پذیرد. متمم یک یا چند کلمه است که بعد از حروف اضافه از، بر، به، با، در، برای، درباره و اندر می‌آید.

منظور از آنچه که به عنوان متمم به تنهایی در متون دستور زبان یاد می‌شود، متمم فعل است که به آن متمم اجباری نیز می‌گویند.

در دستور زبان، با یک تعریف ساده می‌توان چنین گفت که متمم اسم یا گروه اسمی است که پس از حرف اضافه بیاید. با این تعریف کلی، متمم را می‌توان در چند نوع دسته‌بندی کرد:

  • متمم‌ فعل: متمم فعل مختص فعل‌هایی است که به حرف اضافه احتیاج دارند. این متمم‌ها گاه آشکارا در جمله می‌آیند و گاه در معنی جمله و فعل مستتر هستند. می‌توان ضرورت نیاز بعضی جمله‌ها را به متمم، با نیاز فعل‌های گذرا به مفعول مثال زد. متمم این فعل‌ها معمولا با یکی از پنج حرف اضافه از، در، بر، به و با در جمله می‌آیند.

علی به تابلو می نگریست.

به تابلو متمم اجباری فعل نگریستن است و حذف آن از جمله، جمله را بی‌معنی میکند.  این متمم‌ها گاهی قابلیت حذف شدن دارند اما باز هم متمم مستتر فعل به شمار می‌روند.

مونا از تاریکی می ترسد.

حذف از تاریکی، جمله را مانند جمله اول بی‌معنا نمی‌کند اما چه باشد چه نباشد، در معنای ثانویه جمله مستتر است.

  • متمم اسم: متمم اسم، اضافه شدن حرف اضافه یا گروه حرف اضافه‌ای به اسم است. اضافه شدن یک اسم به اسم دیگر با واسطه نقش‌نمای کسره ترکیب مضاف الیهی می‌سازد.

اسم‌هایی مانند اعتراف، استناد، عنایت، موافقت، اتکا و … که از فعل مشتق شده‌اند به متمم‌های اسمی یا گروه‌های اسمی احتیاج دارند که این متمم‌های اسم وابسته پسین این اسم‌ها به شمار می‌آیند:

استناد سعید به قانون، صحیح نیست.

  • متمم‌ صفت: صفت‌ که در کنار قید‌ها، اسم‌ها و حروف از اجزای کلام و نقش‌های کلامی در جمله است و گاهی در جمله با نقش متممی ظاهر می‌شود. در این ترکیب‌ها گاهی حرف اضافه، قبل و گاهی بعد از صفت می‌آید.

همه صفت‌های تفضیلی و صفت‌های پیشین به متمم احتیاج دارند. بیشتر این صفت‌ها به حرف اضافه از احتیاج دارند و در موارد نادری حرف تا معنای آن را کامل می‌کند.

 انسانی مهربان‌تر از او وجود ندارد.

متمم‌های صفت مانند متمم اسم با کسره و یا حروف اضافه دیگر به آن مربوط می‌شوند.

بی‌خبر از دنیا

انواع ترکیب‌های وصفی

الف) متمم اضافه صفت: بعضی صفت‌ها با اضافه شدن اسم به آنها با نقش‌نمای کسره، گروه صفتی می‌سازند. در این ترکیب‌ها صفت به عنوان هسته می‌تواند هر نقش دیگری با اضافات خود بگیرد:

ستاره مخل آسایش بیمارستان است.

مخل آسایش بیمارستان با اینکه نقش مسندی دارد اما گروه صفتی است، مخل (صفت) هسته این گروه و آسایش بیمارستان متمم اضافی آن است که به هسته (مخل) اضافه شده‌اند.

ب) متمم حرف اضافه‌ای صفت: در این ساخت، گروه حرف اضافه‌ای به صفت اضافه می‌شود و گروه صفتی (متمم صفت)‌ با مرکزیت (هسته) صفت می‌سازد، مردد، متزلزل، شبیه، مزین، آگاه، درگیر، موافق و بیزار از جمله این صفت‌ها هستند.

خانواده ما بیزار از دخالت غریبه‌ها است.

بیزار صفت و گروه حرف اضافه‌ای از دخالت غریبه‌ها، متمم صفت است و وابسته به آن.

متمم‌ بندی صفت: در این نوع صفت، یکی از متمم‌ها بعد از جمله اسنادی اول، در جمله‌ای که با حرف ربط به جمله اول پیوسته می‌آید.

او آماده بود که سفر برود.

شبه جمله که سفر برود متمم و وابسته صفت آماده است و امکان جابه‌جا شدن با یکی از متمم‌های اضافه ‌یا حرف اضافه را دارد.

او آماده سفر بود.

  • متمم‌ قید: متمم قیدی، متممی است که بنا بر نیاز بعضی فعل‌ها یا برای گسترش و کامل کردن معنای کلام، در جمله می‌آید.  وقتی قیدها در جمله حرف اضافه بگیرند، آنها را گروه قیدی یا متمم قیدی می‌نامیم.

رئیس‌جمهور به شایستگی با وزرا رفتار می‌کند.

فعل رفتار می‌کند به حرف اضافه با احتیاج دارد، پس با وزرا، متمم فعل و به شایستگی، متمم قید است.

  • متمم‌ شبه‌جمله: بیشترِ شبه‌جمله‌ها به متمم‌ نیاز دارند.

آفرین!

منظورمان این است: «آفرین بر تو!»

 متمم اسنادی: گاهی مسندی که با فعل‌های اسنادی در جمله می‌آید، با حرف اضافه‌ همراه هستند.

این پارچه از ابریشم است.

از ابریشم از کتان، مسند و گروه متمم اضافی برای فعل اسنادی است.

متمم صوت: صوت هر زمان در قالب شبه‌جمله ظاهر شود، مثل فعل گاهی نیز متمم می‌گیرد.

سلام بر شما

وقتی در ترکیب، متممی بین دو اسم (حرف اضافه و اسم) نقش‌نمای کسره باشد دیگر حرف اضافه نخواهد گرفت و جمع حرف اضافه و نقش‌نمای اضافه در کنار هم، خلاف زبان معیار است.

ترکیب‌های همراه شما، نیازمند راهنمایی، مشغول کار، مانند ماه را نباید به شکل همراهِ با شما، نیازمندِ به راهنمایی و … به کار برد.

تقسیم‌بندی متمم بر اساس قابل حذف بودن یا نبودن در جمله

متمم اجباری

متمم اجباری برخلاف متمم اختیاری قابل حذف شدن نیست. فعل به آن وابسته است و بدون آن معنای جمله ناقص می‌شود. بعضی از انواع متمم‌های قیدی و متمم‌های صفت از نوع تفضیلی، اجباری هستند. متمم‌های اجباری معمولا با فعل‌های متعدی همراه می‌شوند. متمم‌های فعل از متمم‌های اجباری محسوب می‌شوند.

محمد از فریبکاری می‌پرهیزد.

اگر بخواهیم متمم از فریبکاری را در جمله حذف کنیم، جمله معنای خود را از دست می‌دهد و دیگر معنایی نخواهد داشت.

احمد به تیم ملی پیوست.

اگر به تیم ملی را از جمله حذف کنیم، می‌بینیم که پوریا پیوست هیچ معنایی ندارد، به همین دلیل متمم این جمله، متمم اجباری است.

 متمم اختیاری

ساده‌ترین راه سنجیدن متمم اختیاری، حذف آن از جمله است. اگر معنای جمله ناقص نشد پس متمم اختیاری است. بیشتر متمم‌های قیدی متمم‌ اختیاری هستند.

رضا از دانشگاه به کتابخانه برای امانت گرفتن کتاب رفته است.

سه متمم، از دانشگاه، به کتابخانه و برای امانت در جمله قابل حذف شدن هستند، چراکه در صورت حذف آنها جمله باز هم معنای خود را منتقل می‌کنند.

رضا رفته‌ است.

 

0 دیدگاهبستن دیدگاه‌ ها

ارسال دیدگاه

عضویت در خبرنامه

آخرین پست ها و مقالات را در ایمیل خود دریافت کنید

[mc4wp_form id="517"]

ما قول می دهیم که اسپم ارسال نشود :)