حرف واو سی‌امین حرف و از پرکاربردترین حروف در زبان فارسی است. این حرف در ساختار جمله ایفای نقش می‌کند؛ نقش دستوری خاصی را می‌پذیرد و با توجه به موقعیت قرار گرفتنش در جمله، معنا و مفهوم یک یا چند کلمه را به تنهایی به عهده می‌گیرد.

از مصوت‌های بلند زبان فارسی حرکت‌ فتحه یا ضمه را  می‌پذیرد و از آن به عنوان پایه همزه نیز استفاده می‌شود.

واو با نقش دستوری

واو ربط

واو ربطی، واوی است که میان دو جمله با معنای پیوسته به کار می‌رود. به همین دلیل عده‌ای آن را واو ربط هم‌پایه‌ساز هم نامیده‌اند.

  من به کتاب فروشی رفتم و کتاب خریدم.

این دو جمله در عین حال که هر یک جمله‌های مستقلی هستند و هیچ یک جزئی از جمله دیگر نیست، با واو ربط، هم‌پایه شده‌اند. واوی که بین چند فعل به کار رود، واو ربط محسوب می‌شود.

آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند.

در میان جملاتی که با حرف واو ربط هم‌پایه می‌شوند، مانند واو عطف، می‌توان ویرگول را میان جملات آورد و دو جمله آخر را با واو به هم مربوط کرد.

بقدر هر سکون راحت بود بنگر مراتب را
دویدن، رفتن، استادن، نشستن،‌ خفتن و مردن

واو عطف

هر گاه واو میان چند کلمه و اسم که نقش یکسانی دارند بیاید، آن را واو عطف می‌نامند. کلمه‌ای را که قبل از واو عطف می‌آید معطوف الیه و کلمه‌ای را که بعد از آن می‌آید معطوف می‌نامند.

کتاب و دفتر خریدم.

اگر تعداد کلمات معطوف، بیش از دو مورد باشد، فقط میان دو کلمه آخر، واو می‌آید و سایر کلمه‌ها را با ویرگول از یکدیگر جدا می‌کنند. ویرگول در این شرایط در معنای واو است و کلمات را به هم معطوف می‌کند:

استان‌های فارس، گیلان، خراسان، آذربایجان شرقی و سمنان همچنان از استان‌های قرمز کرونایی هستند.

واو در گذشته با صدای «اُ» تلفظ می‌شده است. امروز در محاوره نیز به همین شکل خوانده می‌شود اما در پاره‌ای از موارد، در نوشتار زبان فارسی و تحت تأثیر از واو مفتوح در زبان عربی، با فتحه خوانده می‌شود.

می‌توانیم بگوییم هر وقت حرف واو بین دو کلمه باشد، به صورت «وُ» و هر زمان بین دو جمله باشد به صورت «وَ» و در آغاز جمله نیز (به ویژه در شعر) به شکل مفتوح (وَ) تلفظ می‌شود.

دیدم که نصیحت نمی‌پذیرد وَ دم گرم من در آهن سرد او اثر نمی‌کند.

واو در گفتار، محاوره و زبان شعر، گاهی کامل حذف می‌شود.

پدر مادرش واکسن زدند.
پدر و مادرش

واو ضمیر

واو ضمیر، نوعی ضمیر شخصی است که بیشتر در شعر و نظم با مخفف شدن الف از ابتدای اوی ضمیر در جمله می‌آید و از مرجعش خبر می‌دهد.

چنو مخفف شده چون او

واو حالیه یا قیدساز

مقصود از آوردن این واو بیان حالت است یعنی معنای در حالی‌که و حال آنکه را دارد.

محبوسم و طالع است منحوسم.

واو معدوله

معدوله در لغت به معنای تغییریافته است. در دستور زبان این واو را واو بیان حرکت نیز نامیده‌اند، یعنی آنچه نوشته می‌شود، ولی خوانده نمی‌شود. این واو بعد از حرف خ می‌آید.

خـوردن، خـواهش، خـواهر و…

انواع واو از نظر معنایی و بلاغی

واو سوگند

این واو هر زمانی در شعر یا نثر بیاید به معنای سوگند است.

سفرت بخیر اما تو و دوستی خدا را

در زبان عربی و قرآن نیز واو با چنین کاربردی فراوان آمده است.

و التین و الزیتون و طور سینین و هذا البلد الامین
به انجیر و زیتون سوگند و به طور سینا سوگند و به این شهر (مكه) امن سوگند

واو اختصار (ایجاز)

این نوع واو در جمله، معنای یک یا چند فعل را می‌رساند که بیشتر در معنای دریافتن و دانستن می‌آید.

اشک او دیدم و آن مه دلش از غم خون است.
به معنای اشک او را دیدم و [دانستم] دل او از غم خون است.

واو مقابله

هرگاه واو در جمله، معنای در مقابل و در برابر بدهد به این واو، واو مقابله یا واو تقابل می‌گویند.

عمر برف است و آفتاب تموز

واو استبعاد

کلمه قبل و بعد از واو استبعاد معمولا دورترین معنا و مفهوم را از نظر فکری و عملی در نظر گوینده دارند و در مجموع عبارتی پرسشی و بدون فعل را می‌سازند. این واو به واو جدایی هم معروف است.

من و تنبلی؟! (تنبلی از من دور است)

واو تکرار و تاکید

در زبان فارسی برای تکرار بعضی حروف و عبارات در کلام از واو استفاده می‌شود.

روشنان آسمانی در عبور
نور و نور و نور و نور و نور و نور

واو معیت

معیت یک واژه عربی است و به معنای همراه است با … .

ترسیدم و پشت بر وطن کردم / گفتم من و طالع نگونسارم.

واو استیناف

استیناف به معنای از سرگیری است. این واو برخلاف واو عطف، برای قطع ارتباط کلامی جمله بعد با عبارت قبل از خود است.

وگرنه، و اما، و الا

واو برابری

این واو در معنای یا به کار می‌رود و برابری را نشان می‌دهد.

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا

واو در مصرع اول یعنی: من مهلتی برای امروز یا فردا کردن تو ندارم.

عیب جوانی نپذیرفته‌اند
پیری و صد عیب چنین گفته‌اند

واو حصر و قصر

واوی که حصری بین معطوف و معطوف‌علیه ایجاد می‌کند.

اگر دعوتم رد کنی یا قبول
من و دست و دامان آل رسول

 یعنی من تنها دست به دامان خاندان پیامبر می‌شوم.

واو میان‌وند

واو میانجی برای خوانا کردن صامت‌ها و مصوت‌ها به کار می‌رود. واو میان‌وند، بین تکواژهای واژه‌ مشتق‌ـ‌مرکب در کلمات و ترکیبات زیر می‌آید.

 گفت و گو، جست و جو، آموزش و پرورش

واو میانجی

به این نوع واو که میان حروف صامت و مصوت و برای خوانش بهتر کلمه می‌آید، واو میانجی می‌گویند. حروف دیگر میانجی گاف، همزه، ی و ک هستند.

بانوان، بازوان، زانوان، معنوی

واو استدراک

این واو معنای اما، ولی، ولیکن و لیکن می‌دهد.

دریای اشکم و تو مرا اینچنین مخواه!

واو در اینجا یعنی ولی، اما تو مرا اینچنین مخواه!

واو شک و تردید

این واو، شک و تردید را می‌رساند و معروف‌ترین مثالی که برای آن آورده‌اند از گلستان سعدی است.

گل همین پنج روز و شش باشد

واو تحقیر

واو تحقیر در پایان برخی از کلمات برای کوچک شماردن و کوچک دانستن کسی یا چیزی در محاوره به کار می‌رود. در بعضی از لهجه‌ها و زبان‌های ایرانی مانند شیرازی و لری نیز واو در آخر کلمات می‌آید که آنجا معناها و کارکردهای دیگری دارد. مثل اینکه برای مبالغه می‌گویند چاقالو.

پسرو، دخترو، بچو و …

واو علیت

واوی است که میان دو کلمه قرار می‌گیرد، از این دو یکی علت و دیگری معلول است.

ورزش و شادابی

واو مترادف-متضاد

این واو در میان کلماتی می‌آید که با هم مترادف یا متضاد هستند.

دوستی و دشمنی

کاربردهای نادرست واو

واو در زبان فارسی برای ارتباط دو یا چند تکواژ، کلمه یا جمله است. گاهی این کاربردهای واو، در زبان محاوره در جاهای نامناسب و نابه‌جایی استفاده می‌شود که این اشتباه‌ها به علت کاربرد زیاد وارد نوشتار هم شده است.

  • زاد و بوم: این ترکیب عطفی کاملا غلط است و صحیح آن زاد بوم است.
  • مرز و بوم: دهخدا این کلمه را از کلماتی دانسته که واو عطف به مرور در میان دو کلمه قرار گرفته است و صحیح آن را مرز بوم می‌داند. معین، نفیسی و ناظم‌ الاطبا با مرز و بوم موافق هستند، با این استدلال که کشور و مملکت به هم عطف شده‌اند. شکل پر کاربردتر آن در نوشتار امروز همین مرز و بوم است.
  • زخم و زبان: صحیح آن زخم زبان است.

  • زیر و رو کردن: صحیح این ترکیب زیر را رو کردن است. در محاوره کاربرد غلط این ترکیب پر کاربرد شده اما بهتر است در نوشتار از تکرار چنین اشتباهی اجتناب کنیم.

  • چرخ و فلک: از دیگر ترکیب‌های عطفی اشتباه است. صحیح آن چرخ فلک به معنای آسمان است و امروز در معنای وسیله بازی در شهر بازی‌ها نیز هست.

0 دیدگاهبستن دیدگاه‌ ها

ارسال دیدگاه

عضویت در خبرنامه

آخرین پست ها و مقالات را در ایمیل خود دریافت کنید

[mc4wp_form id="517"]

ما قول می دهیم که اسپم ارسال نشود :)