فعل یکی از پایه های جمله در زبان فارسی است که به پایان معنای جمله کمک می‌کند و اطلاعات بیشتری درباره زمان وقوع سوژه، شخص، شمار و … به خواننده می‌دهد. گاهی فعل در جمله می‌تواند حذف شود. این کار در برخی موارد برای جلوگیری از تکرار اتفاق می‌افتد. حذف فعل به شرط وجود قرینه، اتفاق می‌افتد. اگر حذف فعل، بدون قرینه انجام گیرد یا قرینه‌ها روشن نباشد، نه تنها به روشنی جمله کمکی نمی‌کند، بلکه باعث ابهام و نارسایی معنای جمله می‌شود.

حذف فعل در زبان فارسی به قرینه لفظی یا قرینه معنوی می‌تواند اتفاق بیفتد. در بسیاری از موارد به دلیل تکرار عبارات نادرست در نامه‌ها یا گزارش‌ها، ذهن فارسی‌زبان می‌تواند تا حدی افعال حذف شده را تشخیص دهد، اما در هر حال، حذف بدون قرینه فعل، غلط دستوری و کاربردی زبان محسوب می‌شود.

این مقاله هم می تواند برایتان مفید باشد: نیم فاصله چیست؟

حذف فعل به قرینه لفظی

یکی از مواردی که ما را در تشخیص تعداد جمله دچار مشکل و تردید می کند، این است که گاهی فعل، برخی از اجزای جمله یا کل جمله حذف می شود.

+ چه میخوانی؟

_ادبیات { میخوانم}

در نمونه اوّل دیدید که فعل و برخی از اجزای جمله برای این که چندین بار تکرار نشود، در جمله های بعدی حذف شد. در این موارد با توجه به جملات قیل یا بعد به فعل یا قسمت حذف شده پی می بریم، این نوع حذف را حذف به قرینه لفظی می گویند.

این جهان خانه خداست و فرش وی زمین است و چراغ وی ماه.( از جمله ی سوم فعل « است » به قرینه جمله های قبلی حذف شده است. )

فعل وصفی همان ساخت صفت مفعولی (بن ماضی + ه) است که گاهی کارکرد فعلی می‌یابد.

 حذف فعل به قرینه معنوی

گاه سبک نویسندگان یا عرف‌های زبانی، سبب حذف فعل در جمله می‌شود. اگر خواننده از روی سیاق کلام و مفهوم کلی جمله‌ها، بتواند کلمه حذف شده را حدس بزند، می‌توانیم بگوییم که فعل به قرینه معنوی حذف شده است. گاهی قرینه لفظی در میان نیست بلکه در معنا به قسمت حذف شده پی می بریم.

هرکه بامش بیش، برفش بیش تر.( از هر دو جمله فعل « است » به قرینه معنوی حذف شده است. )

موارد حذف اجزای جمله به قرینه معنوی

وقتی افراد در شروع هر کاری نام خدا را بر زبان می‌آورند و بعد صحبت خود را آغاز می‌کنند، در واقع سایر اجزای جمله را حذف کرده‌اند. زیرا هر شنونده‌ای مفهوم جمله را می‌داند.

به نام خداوند بخشنده مهربان [سخن را آغاز می کنم]

گاه به دلیل کمبود وقت، یا در موقعیت خاص، گوینده با نویسنده به بیان مهمترین جزء جمله اکتفا ‌می‌کند؛ زیرا می‌داند که شنونده با توجه به زمان و مکان و وضعیت موجود، منظورش را متوجه می‌شود.

تولدت مبارک! (تولدت را تبریک می‌گویم)

هنگامی که در جمله بعد از کلمات نشانه سوگند، حرف ربط که را به کار ببریم.

به خدا قسم [می‌خورم] این کار من نیست.

در جمله‌های عاطفی (دعایی یا تعجبی) فعل می‌تواند حذف شود. اما شنونده با توجه به شکل جمله و موقعیت متوجه منظور خواننده می‌شود.

چه آهنگ زیبایی  [است]!

در جمله‌های بیان پرسش، گاهی اوقات فعل حذف می‌شود. مثلا وقتی یک نفر می‌خواهد از خانه خارج شود می‌پرسیم:

کجا [می‌روی]؟

1 دیدگاهبستن دیدگاه‌ ها

1 دیدگاه

  • مهرداد مکنونی
    ارسال شده مارس 10, 2022 در 9:55 ق.ظ 0لایک ها

    مفید و آموزنده. تشکر فراوان.

ارسال دیدگاه

عضویت در خبرنامه

آخرین پست ها و مقالات را در ایمیل خود دریافت کنید

[mc4wp_form id="517"]

ما قول می دهیم که اسپم ارسال نشود :)