قید، کلمه یا گروهی از کلمات است که واژگان دیگری مانند فعل، صفت، مسند و مصدر را به زمان، مکان یا حالت خاصی وابسته میکند؛
مفهومی دیگر علاوه بر مفهوم اولیه به آنها اضافه میکند. اگر قید از جمله حذف شود به لحاظ معنایی مشکلی ایجاد نمیکند که نشانه تشخیص قید است. جمله متشکل از سه گروه اسمی، قیدی و فعلی است. گروه به آن واحد زبانی گفته میشود که از یک کلمه یا بیشتر ساخته شده است و بهصورت یک نقش دستوری عمل میکند.
گروه قیدی
گروه قیدی، بخشی از جمله است که فعل به آن نیازی ندارد و میتوان آن را از جمله حذف کرد.
گروه قیدی شامل گروه قیدهای نشانهدار و گروه قیدهای بینشانه است.
گروه قیدهای نشانه دار
در ظاهر و ساختار آن ها، نشانه قید بودن این کلمات، قابل مشاهده است. تمام کلمات تنویندارعربی که در جملات فارسی به کار میروند، نقش قید دارند. ظاهراً، مثلاً، اتفاقاً، تقریباً، رسماً، کاملاً، احتراماً، اولاً، ثانیاً
واژگان پیشونددار یا پیشوند + اسم، متممهای قیدی (حرف اضافه + اسم) و کلمات مکرر
ما تقریباً به تهران رسیدیم.
پیشوند + اسم = قید پیشونددار
به + زودی، با + زحمت
او بهزودی دکتر خواهد شد.
متممهای قیدی یا متمم اختیاری
این متممها فقط برای توضیح اضافه به کار میروند.
حرف اضافه + اسم
روی + درخت، به + مدرسه، به + کتاب
گنجشک روی دیوار آجری نشست.
کلمات مکرر
کلمات مکرر بدون اینکه چیزی در بین آنها فاصله بیندازد.
اندک اندک، کم کم، دانه دانه، آهسته آهسته، رفته رفته، چپ چپ، دسته دسته، نم نم
او چپ چپ به من نگاه میکرد.
گروه قیدهای بینشانه
قیدهایی هستند که نشانی از قید در ظاهر آن ها دیده نمیشود و عبارت از قیدهای مختص، قیدهای مشترک با اسم و قیدهای مشترک با صفت است.
قیدهای مختص
کلماتی که تنها بهعنوان قید به کار میروند و همیشه در جمله نقش قیدی دارند اما هیچ نشانه قیدی در آنها به کار نرفته است.
گاه، هنوز، فقط، هرگز، گویا، خیلی، بلی، همواره، لابد، ناگهان، ناگزیر، فیالفور، حدالمقدور، بالعکس، بالفعل، حتیالامکان، بالاخره، فیالبداهه، سپس.
هنوز او را نشناختم.
قیدهای مشترک با اسم
این نوع قیدها اغلب در نقشهای اسمی به کار میروند و گاهی نیز نقش قیدی به خود میگیرند.
دیروز، دیشب، فردا، پسفردا، هنگام، موقع، مکان، دقیقه، ثانیه، جلو، عقب، بهار، تابستان
نهاد (نقش اسمی): دیروز سرد بود.
قید (نقش قیدی) دیروز هوا سرد بود.
قیدهای مشترک با صفت
قیدهای که از آن ها گاهی در نقش صفت و گاهی هم در نقش قید استفاده میکنند.
نزدیک، دور، خوش، زیبا، بد، آهسته، کوتاه، بلند، ملایم، تند، شجاعانه، دیوانه، دیوانهوار، سخت، پر، شاد، زود
صفت: او صدای زیبایی دارد.
قید: او زیبا میخواند.
پیشوند، تکواژ وابستهای است که به ابتدای کلمه افزوده میشود و معنای جدیدی از آن میسازد. بعضی از کلمات تنویندار را میتوان بهصورت قید پیشونددار به کار برد.
ظاهراً: بهظاهر
قلباً: از روی قلب
ساختار قید
از نظر ساختار قید به چهار نوع ساده، مشتق، مرکب و مشتق – مرکب تقسیم میشود.
قید ساده: یک تکواژ آزاد دارد.
خوب، بد، گاه، اکنون، روز، شب، کم، بسیار، اندک
قید مشتق: از یک تکواژ آزاد بهعلاوه یک یا چند تکواژ وابسته تشکیل شده است.
مردانه، عالمانه، اندوهگین، شبانه، به تندی
عالم+ انه: عالم (تکواژ آزاد)، انه (تکواژ وابسته)
قید مرکب: از دو تکواژ آزاد تشکیل شده است.
خوشحال، اندک اندک، هیچگاه، هرگاه
خوش + حال: خوش (تکواژ آزاد)، حال (تکواژ آزاد).
قید مشتق – مرکب: از یک یا چند تکواژ آزاد بهعلاوه یک یا چند تکواژ وابسته تشکیل شده است.
افتان و خیزان، گاه و بیگاه، چندروزه، نیمهشب، ده ساله
گاه + و + بی گاه: گاه (تکواژ آزاد)، و (تکواژ وابسته)، بی گاه (تکواژ آزاد)
انواع قید به لحاظ مفهوم
زمان
روز، شب، ماه، سال، آینده، بیدرنگ، ناگهان، قرنها پیش، چند سال
او ناگهان فریاد زد.
مکان
اینجا، آنجا، به خانه، تا مدرسه، بالا، پایین، هرجا
او تا مدرسه پیاده رفت.
آغاز مقصد زمانی یا مکانی
از فردا، از صبح، از پارسال، از قرنها پیش، از میلاد مسیح، از هجرت پیامبر
محمد از صبح بیرون است.
پایان مقصد زمانی یا مکانی
تا فردا، تا شب، تا سال آینده، به تهران، به مدرسه
او ازاهواز به تهران رفت.
وضعیت
در تاریکی، در سرما، در روشنایی، در برف و بوران، در فقر و فلاکت
او در تاریکی راه می رفت.
حالت
خندان، شادمان، گریان، شاد، ناشاد، غمگین، ملول، مضطرب، متأسف، وحشتزده
او غمگین بود.
کیفیت
زیبا، زشت، راست، کج، بد، تند، پاورچین پاورچین، خوش
او راست میگفت.
آرزو
کاشکی، کاش، ایکاش، انشاءالله
کاشکی با مادرم می رفتم.
تأسف
دریغ، فریاد و فغان، آه، افسوس، متأسفانه
متأسفانه من فکر دیگری داشتم.
تعجب
عجب، شگفتا، وه، سبحانالله
سبحانالله! چه باغ زیبایی است.
ترتیب
یک یک، دو دو، نخست، دوتا دوتا، پیدرپی
نخست، به جستجو در کتاب لغت پرداختم.
تدریج
هفته به هفته، دقیقه به دقیقه، روز به روز، لحظه به لحظه، اندک اندک، کم کم
لحظه به لجظه حال او خراب میشود.
تکرار
دیگر، باز، دوباره، مجدداً، دو مرتبه
مجدداً به او سلام کردم.
استثنا
جز اینکه، مگر که، الا که، استثنائاً
استثنائاً امروز پیاده به خانه آمدم.
پرسش
کدام، کجا، مگر، چرا، هیچ، آیا، چگونه
از دیروز تا الان کجا بودی؟
تصدیق و تأکید
حتماً، بهراستی، واقعاً، قطعاً، بهطور حتم، الحق، بهدرستی، یقیناً، البته
حتماً سر کلاس جاضر میشوم.
نفی
نه، هرگز، بههیچوجه، ابداً
هرگز با او جرف نخواهم زد.
علت
از این رو، از این جهت، به این دلیل، زیرا، بنابراین
او از من ناراحت شد، به این دلیل که دیر رسیده بودم.
تردید
پنداری، گویا، به گمانم، احتمالاً
احتمالاً با همسرم می روم.
انحصار
منحصراً، فقط
او فقط از محصولات گیاهی استفاده میکند.
اختصار
القصه، فیالجمله، الغرض
الغرض برای دیدن او به اینجا آمده بودم.
ادب
خدا نکرده، دور از شما
خدا نکرده ممکن است سرما بخوری.
تشبیه
بهسان، مثل، مانند، اینگونه، گویی، همانا، چنین، چنان
او مثل بلبل، آواز میخواند.
جایگاه قید در جمله
قید فعل: قیدی که کیفیتها و گونه های مختلفی را برای فعل ایجاد میکند.
آن خیاط خوب میدوزد.
خوب: قید فعل
قید قید: کلمهای که درباره قید دیگری توضیح میدهد
او خیلی زیاد جرف میزند.
خیلی: قید قید زیاد
قید صفت: قیدی که کمیت و مقدار صفت را مشخص میکند و مفهوم آن را کاملتر میکند.
او دانشآموز بسیار خوبی است.
بسیار: قید صفت
خوبی: صفت
قید جمله: قیدی که درباره کل جمله، توضیح میدهد.
متأسفانه، او در امتحان رد شد.
متأسفانه: قید جمله
قید مسند: قیدی که درباره مسند توضیح میدهد و یا مفهومی را به آن اضافه میکند.
او بسیار خوشاخلاق است.
بسیار: قید مسند
خوشاخلاق: مسند
قید مصدر: قیدی که درباره مصدر توضیح میدهد.
دیر خوابیدن علی، باعث مریضیاش شده است.
دیر: قید مصدر
خوابیدن: مصدر
قید مفعول: قیدی که درباره نقش مفعول توضیح میدهد و به مفعول وابسته است.
بسیار افرادی را میبینم که از ماسک استفاده نمیکنند.
بسیار: قید مفعول
افرادی: مفعول
قید فاعل: قیدی که علاوه بر توضیح برای فعل، فاعل را نیز توضیح میدهد.
محمد ناراحت رفت.
6 دیدگاه
محمد حسین
او غمگین بود اگه غمگین رو حذف کنیم معنی نمی ده جمله
نازنین
توی این جمله غمگین نقش مسند هم داره
با اینحال اگر غمگین رو حذف کنیم «او بود» یک جمله است چون هم نهاد داره هم فعل
کبیری
احسنت👌🌹
حیدرزاده
باید کتاب های پایه را انتخاب کنید وحداقل ۱۰ جمله از کتاب پایه های انتخاب شده بنویسید و مشخص کنی
مهلا
عالی هست خیلی ممنون
مهلا
معنی شعر های ادبیات پایه نهم رو میخوام کمکم کنید